معمولا وقتی می خواهی در وبلاگ چیزی بنویسی مثل این است که می خواهی جایی سخنرانی کنی
نوشته باید طوری باشد که برای تمام عموم قابل فهم باشد, قابل لمس باشد تا مخاطب راحتتر بتواند ارتباط برقرار کند, راحتتر نظر بدهد اما چون تنها کسی که در این وبلاگ نظر می دهد تویی, من هم برای تو می نویسم, از تو می نویسم به خاطر تو می نویسم
می نویسم دلتنگم, دلتنگ برای کودکی هامون برای لحظه لحظه آن روزها برای تمام عروسکها, خوش باوری ها, ساده پنداری ها,
بازی ها............
یادته , فقط من وتو بودیم و کلی عروسک, عروسک هایی که حرف می زدن, می خندیدن, بازی می کردن, خلاصه نمی گذاشتن تنها باشیم
وحالا دارن اون بالا توی کمد توی جعبه های قدیمی مقوایی خاک می خورن ,راستی چرا؟
چرا آدم ها روزی فراموش می کنن, یادشون میره عزیزاشونو و اون ها باید توی یک آلبوم قدیمی یا توی یک خونه قدیمی خاک بخورن
خلاصه روزهایی که پر بود از بستنی قیفی های آقا حقیقت ,آدامس شک های خانوم سلطان , دوچرخه سواری و کوچه پس کوچه های تنگ و باریک
چه دنیای خوبی چه دنیای پر هیاهویی, بی غمی , بی انتظاری , چه دنیای بی کرانی بود دنیای تصورات من و تو
کاش باز هم می تونستیم تصور کنیم, بازی کنیم, بازیی که فقط من و تو باشیم و عروسکها
بازیی که فقط قواعدش رو من وتو تعیین کنیم, بازیی که فقط آخرش رو من وتو بدونیم
چه دنیای خوبی بود
کاش باز می تونستیم بچه باشیم
دوستت دارم پریناز عزیز
نوشته باید طوری باشد که برای تمام عموم قابل فهم باشد, قابل لمس باشد تا مخاطب راحتتر بتواند ارتباط برقرار کند, راحتتر نظر بدهد اما چون تنها کسی که در این وبلاگ نظر می دهد تویی, من هم برای تو می نویسم, از تو می نویسم به خاطر تو می نویسم
می نویسم دلتنگم, دلتنگ برای کودکی هامون برای لحظه لحظه آن روزها برای تمام عروسکها, خوش باوری ها, ساده پنداری ها,
بازی ها............
یادته , فقط من وتو بودیم و کلی عروسک, عروسک هایی که حرف می زدن, می خندیدن, بازی می کردن, خلاصه نمی گذاشتن تنها باشیم
وحالا دارن اون بالا توی کمد توی جعبه های قدیمی مقوایی خاک می خورن ,راستی چرا؟
چرا آدم ها روزی فراموش می کنن, یادشون میره عزیزاشونو و اون ها باید توی یک آلبوم قدیمی یا توی یک خونه قدیمی خاک بخورن
خلاصه روزهایی که پر بود از بستنی قیفی های آقا حقیقت ,آدامس شک های خانوم سلطان , دوچرخه سواری و کوچه پس کوچه های تنگ و باریک
چه دنیای خوبی چه دنیای پر هیاهویی, بی غمی , بی انتظاری , چه دنیای بی کرانی بود دنیای تصورات من و تو
کاش باز هم می تونستیم تصور کنیم, بازی کنیم, بازیی که فقط من و تو باشیم و عروسکها
بازیی که فقط قواعدش رو من وتو تعیین کنیم, بازیی که فقط آخرش رو من وتو بدونیم
چه دنیای خوبی بود
کاش باز می تونستیم بچه باشیم
دوستت دارم پریناز عزیز
۳ نظر:
miduni az hamun aval ke shorou kardam be khundane vajeye arusak ha natunestam ashkahamo kontorol konam. hala ke ino migi yade moghyee mioftam ke tamame darayeem aroosakam budo ye gardanband e tala ke nemad e maham bud va chnd ta cd !miduni una hameye chizam budam ye bar inghadr ghamgin shodam ke ba hamun dast hayee ke dast hato shab ha khuneye mamani ina migerefatm ye vasiat name neveshtam ke vaghti mordam hame chizamo bedan be to !hanoozam bayad dashte bashamesh !in yani hameye zendegim !niloofar to tak tak seloul haye mani !to nimeye mani!ta abad dustet daram.
از لطف شما بسیار ممنونم..
خوشحالم که مخاطبینی مثل شما دارم
اماآرزوی بچه بودن هر چند بی نهایت زیباست ولی درست نیست .
مثل اینه که آدم بخواد سرش رو مثل کبک بکنه زیر برف تا هیچی نبینه.
ارسال یک نظر