۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

ما ماهياني كوچكيم كه مدام تنگمان را دور مي زنيم براي يافتن راهي تا آرامش راهي تا خوشبختي ، در آخر نيز خسته از اين سرگرداني باز به جاي اولمان باز مي گرديم
و تو حتما نگاه مي كني و لذت مي بري از اين سرگيجه دائمي ما
تو لذت مي بري و ما هي دور مي زنيم ابعاد كوچك زندگيمان را كه با حصارهاي شيشه ايت محدودمان كردي ودر آخر ما مي مانيم واشك هاي فرو ريخته در آب و فوران فرياد حباب ها
و تو لذت مي بري؟
زمان مي گذرد و عمر مي گذرد و يكي از ما مي ميرد ، تو با چندش گوشه اي از باله اش را مي گيري و به بيرون پرتاب مي كني
و ماهي جديدي را داخل تنگ كوچكش اسير مي كني
او نيز دور مي زند و دور مي زند
و تو
 نمي دانم لذت مي بري؟

۷ نظر:

MHMD گفت...

از کجا این قدر عصبانی شدید که این طور شاکی هستید؟
واقعا می شه قشنگ تر فکر کرد.می شه به یه خدای مهربون هم فکر کردخدایی مهربون که حتی اگه به ظاهر هم کاراش ظالمانه باشه در اصل مهرورزانست...

نوجوان گفت...

فقې می تونم یک چیز بګم:زیبا بود خیلی زیبا

نوجوان گفت...

با مطلبی تحت عنوان ((و باز چه روزگاریست))به روز هستم خوشحال می شوم سر بزنید و نظر بدهید.

kaik khor گفت...

chera be in fekr nemikoni to la aghal mahi hasti ke tonget kheili ghashangtar az kheili bichare haye digast ke tuye nailon negahdari mishan .ya masalan to jozve un dasteyee hasti ke ghodat e binayee dare va mitune bazi rang ha ye nor khorshid ro tuye aab bebine!agar to in haro nadashti chi mikhasti begi?!?!

غمباردرهمبار گفت...

ناله هاجمله های سنگین و صف های طولانی عبارت هایندکه چنین در هم فشرده اندوچه راحت وچه خوب!دلم میخواهد بنالم!

سياوش گفت...

احتمالن لذت مي برد ...

نوید گفت...

جبری، آی جبری...
جبرئیل کجا گیر کردی؟ بیا که فکر کنم این دفعه دیگه باید اعتراف کنی ما بردیم! این دختره 20091124315 نیلوفری که 40000000000 امین شاهکاره مارو تنگ ماهی توصیف کرد نه کدو تنبل.الان من 91124315 بار ازت جلو ام. دیگه باید شرطو بدی..نمیدی؟..ای پیرمرد دغل باز!بازم صبر می کنیم!!
حداقل برو اون فیلسوفه که تازگی مردوندیمش بیار.می خوایم ببینیم اون می تونه ثابت کنه این جا که ما هستیم تنگ ماهی یا کدو تنبل...